تو را غایب نامیده اند ، چون "ظاهر" نیستی ، نه اینکه "حاضر" نباشی.
"غیبت" به معنای "حاضر نبودن " تهمت ناروائی است که به تو زده اند و
آنان که بر این پندارند ، فرق میان "ظهور" و " حضور " را نمی دانند،
آمدنت که در انتظار آنیم به معنای "ظهور " است ، نه "حضور" و
دلشدگانت که هر صبح و شام تو را می خوانند،ظهورت را از خدا می طلبند نه حضورت را .
وقتی ظاهر می شوی همه انگشت حیرت به دندان می گزند
با تعجب می گویند : که تو را پیش از این هم دیده اند
.
و راست می گویند، چرا که تو در میان مائی ، زیرا امام مائی
.
جمعه که از راه می رسد،صاحبدلان
"دل" از دست می دهند و
قرار از کف می نهند و قافله دل های بی قرار روی به قبله میکنند و
آمدنت را به انتظار می نشینند...
و اینک ای قبله هر قافله و ای
" شبروان را مشعله " در آستانه آدینه ای دیگر
با دلدادگان دیگری از خیل منتظرانت سرود انتظار زمزمه می کنیم.
سالهاست که میخوانیمت ،
نمی آیی
اگر نخوانیمت ، میمیریم
و چه سخت و دردناک است
این ماندن بی تو
عکسی از تو نداریم
حتی نشانی
ای کوچه بی انتهای عشق
با یاد تو
بوی گل یاس می آید
ای خال قشنگ هستی
دلم برای تو گرفته
کی می آیی؟
***********